بررسي آموزش املا در كلاس اولي ها
بررسي آموزش املا دركلاس اولي ها
به طور كلي عنوان دروسي مانند رياضي، املا و علوم از مهمترين درسهاي مقطع ابتدايي است و برخي از مسئولان آموزش و پرورش از افت تحصيلي در دو درس رياضي و املا نگرانند. علت اين است كه املا در مفهوم عام يك درس تلقي نميشود ولي در مفهوم خاص خود املا همان درست نوشتن و طريقه درست نوشتن كلمه است كه يك نوع ماده درسي تلقي شده و در كارنامه دانشآموزان نمره جداگانهاي براي آن منظور ميشود. كساني كه معني و مفهوم عام املا را در نظر ميگيرند و آن را يك درس به حساب نميآورند، به اين خاطر است كه اين افراد قبلاً آموزشي درباره املا نديدهاند و ذهن آنها به اين طريق پر شده كه نيازي به آموزش در اين زمينه نيست.
در صورتي كه انسان از بدو تولد تا زماني كه به ديدار حق ميشتابد نياز به آموزش دارد چه اين آموزش رسمي باشد و در مدارس، دبيرستان و دانشگاه انجام شود و يا آموزش به صورت غير رسمي و از طريق جامعه، اصحاب قلم، وسايل ارتباط جمعي و... باشد. بنابراين بايد نگرش آموزگاران پايه اول ابتدايي در اين مسير تغيير كند. در پايه اول ابتدايي دو كتاب جداگانه بخوانيم و بنويسيم داريم كه بخوانيم براي آموزش مهارت گفتاري و شنيداري و بنويسيم براي آموزش مهارت نوشتاري است.
حال با اين شرايط ميتوان گفت كه نوشتن عمل يا مهارتي است كه از طريق آن فرد با استفاده از سلسله علائم و نمادهاي قراردادي احساسات، علاقه و نگرش، خود را بيان ميكند. همانطور كه از تعريف نوشتن برميآيد، مهارت نوشتن هم مربوط به املا ميشود و هم مربوط به درس انشا. براي اينكه دانشآموز شروع به نوشتن كند بايد آموزش لازم را ببيند تا به مهارت كافي در نوشتن برسد چرا كه نخستين جزء نوشتن، استفاده از يك سلسله علائم ونمادهاي قراردادي است.مهارت نوشتن به طور رسمي در كشور ما از پايه اول ابتدايي شروع ميشود و دانشآموزي كه قصد دارد اين مهارت را ياد بگيرد، بايد بتواند واژه ياحرف يا كلمه را بخواند و قبل از مهارت خواندن رسيدن به مهارت نوشتن غيرممكن است.
مهارتهاي لازم براي نوشتن
براي اينكه دانشآموز خوب نوشتن را ياد بگيرد قبل از انجام مهارت نوشتن بايد يكسري مهارتهايي را از قبل كسب كند كه عمده آنها به شرح زير است:
* نشستن: دانشآموز براي اينكه رسمالخط نوشتن را فرا گيرد، بايد طريقه صحيح نشستن براي انجام دادن اين مهارت را به او ياد دهيم از قبيل رعايت فاصله تا چشم كه نبايد كمتر از 40 سانتيمتر باشد.
* برتري جانبي: دانشآموز قبل از نوشتن بايد برتري جانبي او مشخص شود كه چپدست است يا راست دست تا چشم، گوش و پاي او مطابق دست او تقويت شوند در غير اين صورت منجر به اختلال يادگيري در نوشتن ميشود.
* هماهنگي چشم و دست: براي اينكه چشم و دست دانشآموز هماهنگي لازم را براي نوشتن پيدا كند قبل از شروع نوشتن بايد با انجام بازي و نرمش اين دو را تقويت كنيم از قبيل دريافت و پرتاب توپ سبك، باز كردن و بستن بند كفش، باز كردن و بستن دگمه پيراهن و مانتو، پرتاب شيء سبك به بالا و گرفتن آن به وسيله سرانگشتان دست و راه رفتن قورباغهاي.
* به دست گرفتن صحيح مداد: دانشآموز بايد طوري مداد به دست گيرد كه زاويه ديد براي نوشتن داشته باشد در غير اين صورت باعث به وجود آمدن نارسانويسي و كجنويسي ميشود كه اين دو باعدم پذيرش از سوي معلم و اوليا سبب كم شدن اعتماد به نفس دانشآموز ميشود.
* شروع نوشتن: بعد از پشت سر گذاشتن چهار مرحله قبل ميتوانيم از شاگرد انتظار داشته باشيم كه با نگاه كردن و تقليد از معلم ابتدا حروف ساده كه همان حروف يك حركتي هستند را هوانويسي كند يا به وسيله دانه هاي گياه آنها را چينش كند و يا اينكه به وسيله مداد آن را بنويسد.
تحقيقات نشان داده است كه حدد 5/7 درصد يادگيري انسان از طريق حس بينايي و 13 درصد از راه حس شنوايي و حدود 6 درصد از حس لامسه و بساوايي انسان شكل ميگيرد و دانشآموزي كه مهارت نوشتن را شروع ميكند بايد از سلامت نسبي اين سه حس برخوردار باشد. لازمه سلامت نسبي به اين دليل است كه شايد دانشآموزي باشد كه براي تقويت حس بينايي نياز به عينك يا جراحي چشم داشته باشد و يا براي تقويت حس شنوايي نياز به سمعك داشته باشد و به كار بردن حس لامسه در اين نگارش بدين خاطر است كه استفاده از اين حس و آموزش نوشتن توام با بازي است و بازي در فرآيند آموزش در دانشآموزان خصوصاً دانش آموزان پايه اول ابتدايي اثربخشي و كارايي را دارد.
تعريف املا و ضرورت آموزش آن
اگر به دوران تحصيل دانشآموزي خويش فكر كنيم در ساعت املا يا همان ديكته معلم آنچه را كه ميگفت، ما مينوشتيم. اما به مرور زمان و كشفيات جديد روانشناسي به مرحلهاي رسيدهايم كه هم از طريق علمي و هم به استناد قانون به اين نتيجه ميرسيم كه املا بايد آموزش داده شود. حال براي درك بهتر به تحليل دو كلمه املا و ديكته ميپردازيم. املا يعني طريقه نوشتن و درست نوشتن و ديكته يعني مطلبي كه كسي بگويد و ديگري بنويسد. اگر ما در نظر داشته باشيم كه درست نوشتن را به دانشآموزان ياد دهيم بايد واژه املا را قبول داشته باشيم چون طبق تحققات و آموختههاي دانشگاهي ما، غلط نوشتن دلايل فرهنگي فراواني دارد كه مباحث حافظهاي، ديداري و شنيداري، توالي ديداري و شنيداري و تميز ديداري و شنيداري را در بر ميگيرد و هر غلطنويسي خود مي تواند معلول يك يا چند مقوله باشد. اگر معلم يك نگاه سطحي به برنامه كلاسي خود بياندازد، ميبينيد كه هر هفته در برنامه كلاسي ساعاتي به املا اختصاص داده شده است و از بطن برنامهريزي براي آن موارد را ميتوان استنباط كرد:
1- املا يك درس است. 2- املا نياز به آموزش دارد.3- وقتي ما املا را آموزش داديم ميتوانيم به ارزشيابي آن بپردازيم. 4- املا به دليل انتزاعي بودن براي شاگردان فعاليتي دشوار است كه معلم خلاق ميتوانيد با بهرهگيري از ذوق و هنر خويش و با استفاده از امكانات جانبي مثل بازي، وسايل كمك آموزشي ساده و اضافه كردن جو عاطفي مثبت در كلاس فعاليت دشوار را به ساده تبديل كند تا دانشآموزان انگيزه لازم را براي يادگيري به دست آورند و معلم هم به اهداف خويش يعني درست نوشتن و به عبارتي به آموزش املا برسد. مطلبي ديگر كه متأسفانه برخي آن را اظهار ميكنند اين است كه آموزش املا در پايه اول ابتدايي همان آموزش حروف الفبا و درس جديد در كتاب بخوانيم است. در پاسخ به اين عده بايد بگوييم كه از سال تحصيلي 1381 -1380 در پايه اول، آموزش فارسي در دو كتاب جداگانه به نام بخوانيم و بنويسيم انجام ميگيرد كه آموزش اين دو مكمل يكديگر هستند ولي به معناي يكسان بودن آنها نيست چون در كتاب بخوانيم كلمهاي كه خواندن آن آموزش داده ميشود شايد يك يا دو حرف آن هفته و ماههاي بعد آموزش داده شود مثل كلمه آبي كه در درس اول آموزش داده ميشود ولي مصوت (ي) بعد از يك ماه در درس ايران آموزش داده ميشود. بنابراين اين اصل مسلم كه بايد آموزش درست نوشتن را درس جداگانه تلقي كنيم و به آن اعتقاد داشته باشيم و اعتقادات خود را در عمل به منصه ظهور برسانيم. معلمان بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه قبل از ارزشيابي هر عملي بايد يكسري فعاليتها و مراحلي پشت سر گذاشته شود و آموزش املا هم از اين قاعده مستثني نيست. پس قبل از گفتن و ارزشيابي املا، معلم و دانشآموز بايد يك سير تكاملي را پشت سر بگذارند.
* داشتن انگيزه: انگيزه يعني سبب، علت و آنچه كه كسي را به كاري برانگيزاند و در فعاليت آموزشي املا بايد معلم انگيزه آموزش به دانشآموزان را داشته باشد و هم اينكه دانشآموز انگيزه يادگيري مطالب را داشته باشد. كه در درس املا بهتر است معلم انگيزه لازم را با بيان چيستان و معما، نمايش و داستان در دانشآموز تقويت كند تا مطالب آموزشي را بهتر ياد بگيرند.
* توان گفتن: حروف يا كلمهاي كه قصد آموزش داريم بايد دانشآموز بتواند آن را بگويد مثلاً دانشآموز با ديدن سيب بايد نام سيب را بگويد كه در اين مرحله تشخيص حروف يا كلمه نقش اساسي دارد.
*مفهوم كلمات را بداند: براي آموزش املا بهتر است كه كلمه از سوي معلم و شاگرد تحليل شود تا به معني و مفهوم كلمه برسند مثلاً در آموزش كلمه سبد بايد اين نكته بيان شود كه سبد چيست؟ چه كاربردي دارد؟ چگونه ساخته ميشود؟
* آشنايي با نماد كلمه: براي آموزش هر كلمه بايد دانشآموز حروف آن را از قبل خوانده باشد و آن را ياد گرفته باشد و به اين دليل است كه در پايه اول بايد املا از كتاب بنويسيم تهيه شود چون حروف يا كلمات يا متني كه در كتاب بنويسيم آمده خواندن و نوشتن آن تمرين شده است كه بايد در آموزش مورد توجه قرار گيرد.
* توان خواندن: تا زماني كه دانشآموز خواندن كلمهاي را ياد نگرفته باشد آموزش درست نوشتن آن را ياد نخواهد گرفت و عمل خواندن مستلزم اين است كه با معيار فارسي باشد اين قاعده بيشتر در مناطق دو زبانه جنبه كاربردي و رسمي تري دارد و زمان بيشتري براي آموزش خواندن موردنياز است.
* تعميم: رمز و موفقيت يادگيري در تعميم است. تعميم يعني عموميت دادن. اگر دانشآموز كلمه نان را در كتاب ياد گرفت بايد آن كلمه را در روزنامه يا نشريه ديواري مدرسه بتواند پيدا كند و بخواند.
* بكارگيري الگو: اگر ما قصد داريم به دانشآموز املا بگوييم بايد الگوي خود را مشخص كنيم يعني ما در اين املا دنبال ارزشيابي چه كلماتي هستيم؟ يا ارزشيابي چه حروفي هستيم بايد معلم از قبل الگو را مشخص كند. مثلاً در پايه اول اگر قصد داريم حرف (واو) را مورد ارزشيابي قرار بدهيم بهترين الگو براي ارزشيابي املا تهيه الگو براي سنجش حافظه ديداري است معلم 20 كلمه بدهد در آن (و) و صداهاي مختلف آن باشد كه دانشآموز با فعاليت فكري خويش به پر كردن جدول يا صفحه اقدام كند. چون در واقع هدف آموزشي املا درستنويسي است.
ارزشيابي املا: ارزشيابي فرايند منظم براي تعيين و تشويق ميزان پيشرفت شاگردان در رسيدن به هدفهاي آموزشي است. با توجه به تعريف ارزشيابي، نحوه ارزشيابي بايد طوري طراحي شود كه مشخص شود دانشآموزان تا چه ميزان به هدفهاي از پيش تعيين شده در ارتباط با درستنويسي رسيدهاند تا بلافاصله آموزش جبراني براي برطرف كردن اشكالات دانشآموزان آغاز شود. ارزشيابي از آموختهها بلافاصله پس از يادگيري خود ارزشيابي سبب ميشود و نگرانيها و اضطراب را كاهش ميدهد و به عنوان يك عمل جذاب و مفيد شناخته ميشود.
الگوهايي براي ارزشيابي املا
براي ارزشيابي املا، الگوهايي در نظر گرفته شده كه با بهرهگيري از آن به هدف اصلي املا كه آموزش درستنويسي است ميرسيم. اين الگوها به شرح زير است:
1- در اوايل سال تحصيلي كه نگارهها تدريس ميشوند، معلمان ميتوانند چند كلمه را انتخاب كنند و در دستههاي صداهاي همآواز يا همپايان قرار دهند و با تاكيد بر روي يك صداي خاص، آن صدا را با زمينه سايه و روشن از دانشآموزان بخواهند آن را نقاشي كنند كه اين كار منجر به هماهنگي چشم و دست آنان ميشود و هم اينكه محيطي جذاب و فرحبخش براي دانشآموزان فراهم ميشود.
2- به دانشآموزان بگوييد با حروف درهم ريخته يك كلمه بنويسند مثلا:ً (س- د - ب) كلمه سبد را بنويسند.
3- استفاده از جملات مصور: چون جملات مصور آموزش توام با نقاشي است و براي دانشآموزان جذاب و فرحبخش خواهد بود.
4- چاپ انگشتي: معلم از شاگردان ميخواهد يك يا دو حرف يا كلمه را با استفاده از سرانگشت يا ته مداد و استامپ بنويسد و چون اين كار به نوعي به كارگيري ابزار ديگري غير از مداد در نوشتن است، ميتواند براي دانشآموزان جذاب باشد.
5- كامل كردن جملاتي مثل: ايراني... است.
6- گذاشتن نقطه: معلم كلمه يا جملهاي را مينويسد و تكثير ميكند و آنها را در اختيار دانشآموزان قرار ميدهد تا نقطهگذاري كنند. اين كار براي افزايش دقت دانشآموزان و تقويت حافظه بصري خيلي موثر است و هماينكه به نوعي از نارسانويسي كلمات توسط دانشآموزان جلوگيري ميشود.
7- تحقيق: معلم از دانشآموز ميخواهد كه به كتاب بنويسيم، رجوع و كلمات مورد نظر را پيدا كند و بنويسد اين كار يك عمل تحقيقي است و ملاكها ميتواند تعداد نقطه، تعداد دندانه، صداي مورد نظر حروف يك شكل و چند صدا باشد.
8- كلمات مورد نظر را روي كارت مينويسيم و از دانشآموزان ميخواهيم خوب به آنها نگاه كنند آن را بخوانند و بعد از نگاه كردن به ترتيبي كه ديدهاند آن را بگويند و بعد در دفتر بنويسند. اين كار براي تقويت توالي ديداري و حافظه ديداري روش بسيار مناسبي است.
9- نامنويسي: معلم چند تصوير اشيا ملموس و عيني را تكثير ميكند و در اختيار دانشآموزان قرار ميدهد تا نام آنها را زير تصاوير بنويسند. به نوعي اين روش كاربرد آموختهها است و هم اينكه زمينهاي براي آمادگي دانشآموزان در جملهنويسي ميشود.
10- كلمات درهم ريخته: با در اختيار قرار دادن چند كلمه درهم ريخته از آنها ميخواهيم جمله را بنويسند كه اينجا هم هدف درست نويسي است و هم به كارگيري قوائد نوشتن جمله و تقويت واژگان لغت در ذهن دانشآموزان.
11- جملهنويسي: با در اختيار قرار دادن كلمات، دانشآموز آنها را در جمله در ابتدا به صورت شفاهي و در آخر به صورت كتبي به كار گيرد.
12- املاي تعادل: از دانشآموزان ميخواهيم در گروه خود مستقر شوند و يك متن املا از كتاب بنويسيم و در حدود 3 يا 4 جمله تهيه كنند و از گروهي ديگر املا ارزشيابي كنند چون اين كار حالت مسابقه دارد براي دانشآموزان جذاب خواهد بود.
13- معلم از جملات مندرج در كتاب بنويسيم متني را تهيه كند و قبل از ارزشيابي يك بار آن را بخواند بعد جمله به جمله به دانشآموزان بگويد تا بنويسند و نمرهگذاري كند و از روي عملكرد دانشآموزان به آموزش ترتيبي بپردازد.
نتيجهگيري
از مطالب ارائه شده اين نتايج به دست ميآيد كه سادهترين جزء آموزش املا كه طريقه درست نوشتن و صحيح نوشتن است را ميتوان هنگام تدريس نگارههاي پايه اول ابتدايي با تلفيق آن با نقاشي شروع كنيم، دانشآموز قبل از نوشتن بايد به يكسري مهارتهايي دست يابد و اندامهاي حسي مرتبط با نوشتن بايد سالم باشند. دانشآموزاني كه داراي اختلال در نوشتن هستند به موقع شناسايي شوند و آموزش ترميمي در آنها صورت گيرد و دست آخر اينكه چون در 5 پايه مقطع ابتدايي هر هفته 2 ساعت املا در برنامه درسي گنجانده شده است، مانند بقيه دروس حتماً بايد آموزش داده شود.
پيشنهادها
1- ويژگيها و توانايي دانشآموزان روستايي خصوصاً در مناطق دوزبانه در تدوين كتابهاي بخوانيم و بنويسيم پايه اول ابتدايي لحاظ شود.
2- دورههاي آموزشي ضمن خدمت املا براي معلمان پايه اول ابتدايي برگزار شود.
3- آييننامه ارزيابي و تصحيح املا پايه اول ابتدايي تغيير داده شود.
4- مديران مدرسه با نظارت و راهنمايي، معلمان را تشويق به آموزش املا كنند.
5- با توجه به اينكه دانشآموزان پسر به طور معناداري بيش از دختران داراي اختلال يادگيري املا هستند دانشآموزان مبتلا به اختلال يادگيري شناسايي شوند و براي جلوگيري از تثبيت اختلال با استفاده از برنامهريزي صحيح آموزشي اقدام شود.
6 - بايد در مراكز تربيت معلم ساعتي را براي آموزش املا براي دانشجويان مدنظر قرار دهند.
7- مسئولان آموزش و پرورش جشنواره الگوي تدريس برتر را براي درس املا برنامهريزي كنند.
8- از معلمان ساعي و خلاق در زمينه آموزش املا قدرداني شود.
9- در مجامع عمومي گروه آموزشي، معلمان تجربيات خويش را در زمينه آموزش املا به اطلاع يكديگر برساند.