درس معلّم ار بود زمزمه محبّتی 

    زیان های تنبیه

 مقدمه ای برای تفکر

 

هم چون جوجه گنجشکی که دردام بچّه ای بازیگوش گرفتارشده باشد ،می لرزید.این رعشه تا عمق استخوان هایش رخنه پیدا کرده بود.یک لحظه از او فاصله گرفت.چه گناهی مرتکب شده که در جلوی دانش آموزان دیگر باید این چنین تحقیر شود؟ مگر همه ی انسان ها آنچه را که حفظ می کنند همیشه به خاطر می سپارند؟آیا مطلبی که در آینده نه چندان دور از خاطرش محو خواهد شدو نه مرهمی است برای زندگی آتی او ،باید این چنین فرجامی داشته باشد؟آیا شخصیّت اشرف مخلوقات باید این چنین خرد شود؟یک لحظه تصمیم گرفت چوب دستش را تکه تکه نمایید و این کاررا خیلی سریع انجام داد. دانش آموزان هاج وواج به معلمشان نگاه می کردند.

آیا معلم می خواهد این بار از کابلی یا شلنگی استفاده کند؟امّا با کمال تعجّب دیدند که اوبرروی صندلی نشست بی هیچ حرکتی به نقطه ای خیره شد.لحظاتی سکوت همه جا را فرا گرفته بود . دوباره از جایش بلند شد به طرف دختر بچّه رفت ازاو معذرت خواهی کرد. تصمیم گرفت تحت هیچ شرایطی دانش آموزی راتنبیه نکند .

بچّه های مدرسه از آن به بعد او را خیلی دوست داشتند چون واقعا مهربان بود. از آموختند که هنگام عصبانیت نفس عمیقی بکشند وهیچ کاری را انجام ندهند.در حیاط دبستان دیگر دعوایی نمی شدحرف زشتی بین آنان ردوبدل نمی گشت.

بعدازمدّت هااحساس می کردند برای دیگران بخصوص آقا معلّم ارزشمند شده اند هنگامی که سوالی می پرسیدو آنها از جواب عاجز می ماندند،معلم دوباره توضیح می داد این بار با دقّت بیشتری گوش می دادند چون نمی خواستند معّلم  چوبی به دست بگیرد.آنان پی بردند که بزرگ شده اند .

حدیثی با خوش خط از حضرت علی «ع» را در تابلو گذاشته بود هر وقت از کنارش رد می شد به آن نگاهی می انداخت .«اگر کسی در خود احساس بزرگی نکند از شّراو در امان نیستی »

زیان های تنبیه

 

تنبیه دارای زیان های پیداوپنهانی است که شخصیت کودک راتحت تاثیرقرارمی دهد.عمده ترین آثارمنفی تنبیه عبارتند از(1):

شکستن شخصیّت: تنبیه چه به صورت بدنی وچه به صورت روانی از قبیل سرزن ،عتاب،تحقیرو محرومیت،شخصیت  فردراخرد می کند واورابه سوی خمودی وانزوا وحتی  گــــــــــاهی هم فساد می کشاند.

بی اعتمادی به مربّیان و والدین: تنبیه موجب می شود که اعتماد کودک از والدین ومربّیان سلب شود وآنها راافرادی زورگو،متجاوزوستمکاربه حساب آورد.کودکی که از والدین ومربیّان کتک می خورد،نمی تواند نسبت به حسن نیّت آنها اعتماد داشته باشد.

این احساس در کودکان کم سن ،بیشتر پدید می آید؛به ویژه هنگامی که ندانند چرا تنبیه شده اند وعلّت کتک خوردن شان چه بوده است . آنها گمان می کنند که والدین و مربّیان از قدرت خود سوءاستفاده کرده اندو محبت شان دروغین است.

ایجاد زمینه برای خشونت ها : تنبیه ممکن است جلوی سر به هوایی کودکان را بگیرد وبه طور موقت،آرامش وسکون را در محیط شلوغی که ساخته است ، فراهم کند. آمّا این امکان را هم ایجاد می کند تاقدرت عمل وابتکارراازدست مربی خارج سازد.

پیدایش ترس واضطراب : درمواردی امکان داردتنبیه زمینه ساز ترس و اضطراب کودک ودر نهایت موجب کناره گیری اوازوالدین ومربیان شود. اضطراب نیزسبب خواهدشدکه قراروآرام ازکودک سلب وتوان کاروتلاش ازاو گرفته شود. در این صورت کودک دفتار عادی وسازگارانه خودرااز دست می دهد .

تسلیم وبردگی :اگر تنبیه،سبب تسلیم کودک شود واورا رابشکندوالدین ومربّی موفّق نخواهد بود ، چرا که کودک دائمادرصددمخفی کاری وچاره جویی برای نجات است .

تسلیم ناشی از زور،غیرازتسلیم ناشی از منطق واستدلال است. وقتی کودک قانع وتسلیم شود، درپی اجرای دستورات وراهنمایی های مربّی است امّا زمانی که آن راناشی از زور واعمال قدرت بداند ،سعی خواهد کرد به نحوی از دستورات طفره رود.

جرم وتبهکاری : براساس تحقیقات انجام شده ،بسیاری ازافرادی که در بزرگسالی مرتکب جرم می شوند ویا افرادی که بی بند وبارولاابالی بار می آیند ، از کسانی هستند که بر اثر تنبیه درکودکی دچار عقده های درونی شده اند .

بد آموزی ها: تنبیه به ویژه درمواردی که برای کودک عّلتی روشن وتوجیه کننده نداشته باشد ، منطق زور واعمال خشونت را در آنها تقویت می کند . این کودکان درمواجهه باکودکان ضعیف تر از خود اقدام به اعمال قدرت می کنند . این رفتارازیک سو ناشی از درس نادرستی است که والدین و مربّیان گرفته اند واز سوی دیگروسیله ای است برای عقده گشایی ونجات دادن خود ازاحساس فشاری که در درون احسا س می کنند .

آسوده کردن وجدان : کودکی که جرمی مرتکب شده و به سرعت مورد تنبیه قرار می گیرد، خود راازآن جرم و اشتباه مبرّا می داند ووجدانش راحت است که بابت کاربدی که انجام داده ،عقوبت خود را یافته است. این امرنوعی معامله را در گناه درفکراو مستقرمی سازد ووجدان او را می کشد . به همین دلیل بعدها که باز هم هوس همان لغزش واشتباه را کند ،می تواند با جرات مرتکب آن شود ،چون می داند در ازای فلان لغزش ،چه عقوبتی در انتظار اوست؛یعنی جرم ازاو،تنبیه از آنان.